خرید کتاب خموشان اثر آلبرکامو از نشر چشمه
108,000 توماناین مجموعه در سال ۱۹۵۷ در فرانسه منتشر شده است، نام این مجموعه L’Exil et le Royaume است، اما اسم هیچکدام از داستانها این نیست، این اسم [جلای وطن (انزوا، گوشهگیری، تبعید) و قلمرو (پادشاهی، سلطنت)] چون ریسمانی داستانها را، و همینطور داستان سقوط را که قرار بوده در این مجموعه بیاید اما یک سال زودتر در کتابی مستقل منتشر میشود، به یکدیگر وصل میکند.
.
در این داستانهای کوتاه با کامویی مواجهایم که در آن دوران بسیار درگیر جنگ الجزایر بوده است و این دغدغهها را در بیشترِ داستانهای این مجموعه میبینیم، خصوصاً در داستان میزمان.
.
سلطنت و قلمروِ شخصیتهای این داستانها فروریخته است، شخصیتهای این داستانها معمولاً تنها هستند و از جامعهی خود بیرون زدهاند. معصومیت خود را از دست دادهاند و گاه موقت و از روی توهم آن را بازمییابند.
انزوا مضمون دیگر این داستانهاست، تنهایی خودخواسته یا ناخواسته.
.
سبک از دغدغههای کامو در این کتاب است. گویی مضمون انزوا را با چند سبک متفاوت نوشته است، از مونولوگ گرفته تا واقعگرایی محض.
.
تخیل او در مواجهه با بیابان احساس رهایی میکند و پَر میکشد و تصاویری زیبا خلق میکند
خرید کتاب زیر نور کم اثر مصطفی مستور (مجموعه کامل داستان کوتاه 1371-1395)
195,000 تومانزیرنور کم مجموعه کاملی از داستان های کوتاه است که در بازه زمانی 1395-1371 نوشته شده و شامل چهار بخش اصلی:کودکی،زندگی،عشق و مرگ می باشد.در بخش “کودکی”نویسنده از برخی تجربه های دوران کودکی خود در داستان نویسی بهره برده است. بخش “زندگی”شامل روایتی از زندگی یک استاد دانشگاه است، بخش “عشق” دربردارنده تمام داستان های عاشقانه ای است که نویسنده تا بحال نوشته و بخش “مرگ” حاوی داستان هایی می باشد که درون مایه ی آنها مرگ و نیستی است. حالا که به این چهل و چهار داستان کوتاه نگاه می کنم، احساس می کنم هر کدام از آن ها عکس های واضحی هستند از کیفیت روح نویسنده در روزهایی که آن ها را نوشته است. اگر جسمانیت ما را دوربین های عکاسی زیر نور کافی به تصویر می کشند، ابزار عکاسی روح، به گمانم، کلمات است. بدین گونه، این مجموعه در نگاه من، آلبوم عکسی است با چهل و چهار قطعه عکس از روحی که کلمات، با نهایت صراحت و صمیمیت، در طول سالیان دراز از آن عکاسی کرده اند. کودکی، زندگی، عشق و مرگ برای من همواره دریچه های پرنوری بوده ا ند که مدام روح و ذهن و دلم را آکنده از پرتوهای خود کرده اند. همیشه فکر می کردم اگر قرار باشد روزی این دریچه ها را نقاشی کنم، به ترتیب با رنگ های سپید و سبز و سرخ و سیاه رنگ آمیزی خواهم کرد. اما حالا به دلایل زیاد تردید ندارم که حتا اگر این رنگ ها را بردارم، ترتیبی نخواهند داشت؛ از آن که هر دریچه می تواند هر رنگی داشته باشد. تنها بستگی دارد کی و از چه نقطه ای به آن نگاه کنی؛