خرید کتاب توانمندسازی حکومت از انتشارات روزنه

دو توصیه رایج وجود دارد: «اگر در ابتدا موفق نشدید، بارها تلاش کنید.» و «دیوانگی یعنی انجام مکرر یک کار واحد و انتظار رسیدن به نتایج متفاوت.» با توجه به تناقض آشکار این دو توصیه، احتمالا نسخه دقیق تر و روشن تر توصیه اول چنین است: «اگر ابتدا موفق نشدید، چیزی متفاوت را امتحان کنید.» این کتاب تلاش می کند نشان دهد که راهبرد سنتی برای قابلیت سازی حکومت در کشورهای در حال توسعه شکست خورده است و ما فرضیه جدیدی برای نحوه انجام متفاوت کارها داریم. همان طور که ادیسون با آزمایش هزارباره یک مفتول معین، لامپی را که صرفه اقتصادی داشته باشد اختراع نکرد، احتمالا نه تاکتیک ها و نه راهبردها، بلکه پارادایم بنیادی درباره نحوه قابلیت سازی حکومت نادرست است و حالا زمان دوباره تلاش کردن با پارادایمی متفاوت است. به این ترتیب، به دو پرسش از نظر مفهومی متفاوت می پردازیم:

• آیا تبیینی متقاعد کننده یا حتی معقول از اینکه چرا قابلیت سازی حکومت این قدر ضعیف و بد بوده است، وجود دارد؟
• با در نظر گرفتن جایی که اکنون هستیم و با توجه به نظم جهانی و دستاوردهای ملی، آیا ایده ای داریم که کشورها یا کارکنان ارگان های عمومی یا شهروندان یا عاملان بیرونی آن ها چه کاری می توانند بکنند تا قابلیت حکومت را افزایش دهند؟

در بخش های بعدی کتاب به این دو پرسش می پردازیم. فرضیه ما بر این باور بنا شده است که برای ساخت قابلیت، به جای وارد کردن راه حل هایی از بیرون، باید بر حل مسئله متمرکز شویم. نظریه قابلیت ما به یک معنا چنین است: «نمی توان بدون تقلا کردن تردستی و شعبده بازی را اجرا کرد.» قابلیت را نمی توان خیلی ساده از بیرون وارد کرد؛ چرخ بکارآمدنی در بستر بومی معین را باید کسانی که از آن استفاده خواهند کرد دوباره اختراع کنند. به این معنا، قابلیت سازی برای اجرا، معادل سازمانی یادگیری زبان جدید، ورزش جدید یا ساز موسیقی است؛ این قابلیت در حین انجام کار و با تمرین مداوم نه با تقلید به دست می آید.